جدول جو
جدول جو

معنی تای تسو - جستجوی لغت در جدول جو

تای تسو
امپراتور چین و مؤسس سلسلۀ ’مینگ’ها که از سال 1368تا 1398 میلادی حکومت کرد، وی کشور خود را که بر اثر جنگهای طولانی درهم و برهم شده بود، آرامش بخشید و ژاپنیها را از کشور چین بیرون راند، وی کشور چین را به 13استان تقسیم کرد و تشکیلات نوی در آن برقرار ساخت
امپراتور چین و مؤسس سلسلۀ قدیمی ’چئو’ که از سال 951 تا 954 میلادی حکومت کرد
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تُ)
امپراتور چین که مورخین چینی او را پسر آسمان و معاصر ’یسه سه’ (یزدگرد) میدانند. رجوع به مزدیسنا و تأثیر آن در ادب پارسی تألیف محمد معین چ 1 ص 13 شود
لغت نامه دهخدا
نخ نخ، رشته رشته:
او مست بود و دست به ریشم دراز کرد
برکند تای تای و پراکند تارتار،
سوزنی،
رجوع به تای شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تای تای
تصویر تای تای
رشته رشته، نخ نخ
فرهنگ لغت هوشیار